باید خدا خدا کنم اسم تو رو صدا کنم
تا که بذاری دینم و ادا کنم
سخت خواهرت ببینه بی قراریت و
دارن بچه هام به سر هوای یاریت و
این دست گلا میخوان فدای دایی شن
تو راهت میخوان شهید بشن فدایی شن
مست و مدهوشتن با اینکه تشنه هستن بلا نوشتن
با دستای خود من کفن پوشتن حسین من
اوردم جان نثار با یک دل عاشق و بی قرار
عجب شباهتی این دو به ذوالفقار حسین من
اه و واویلتا
****
دنیا رو هر دو پس زدن تو خون نفس نفس زدن
پر کنده اخرش پر از قفس زدن
بین خیمه ها دلت کبوتری میشه
وقتی صحبت از یه حس مادری میشه
با این که شدن دو تا گلای من پرپر
بیرون نیمودم من از تو خیمه دلبر
ای عشق عالمین داداش دلم خوشه این دو تا نور عین
شهادتین و گفتن با یه یاحسین حسین من
با حال مظطرت اوردیشون یه جوری نیبینه خواهرت
بذارشون تو خیمه کنار اکبرت حسین من
اه و واویلتا
****
ارباب فدای راه تو هستم توی سپاه تو
میخوام عوض بشم با یه نیم نگاه تو
وقتی که گناه گرفته از دلم امون و
امشب مثل حر تو میپذیری توبمون و
غیر از تو بگو اخه کی و دارن یارا
این جا مونده ها یا بهترین گنه کارا
ای اقای غریب منم مریض عشق و تو هستی طبیب
تو میخری من و مثل حر و حبیب حسین من
کاش تاییدم کنی مثه غلام سیاه رو سفیدم کنی
نداشته سابقه نا امیدم کنی حسین من
اه و واویلتا
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.