یک شب زروی ناقه فتادم به روی خاک * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 1002 بازدید
مهجه در تلگرام

یک شب زروی ناقه فتادم به روی خاک

از ترس مرده بودم اگر مادرت نبود

ناز مرا به ضربت سیلی کشیده اند

بابا گمان مبر که نوازش گرت نبود

سر امد شام غمهایم مه عیدم کجا بودی

شب ارامش من صبح امیدم کجا بودی

سفر اینقدر طولانی نگفتی دختری داری

نمیدانی چقدر از عمه پرسیدم کجا بودی

مغیلان چیست میدانی فقط این را بگو بابا

ز پایم دانه دانه خار میچیدم کجا بودی

نه لالایی نمی خواهم دگر اما در این مدت

که من از درد یک شب هم نخوابیدم کجا بودی

نمی خواهد بگویی که کجا رفتی نمی خواهم

که از خاکسر گیسویت فهمیدم کجا بودم

به زحمت روی پنجه ایستادم در میان بزم

خودم با چشم خود دیدم خودم دیدم کجا بودی

.
.

متن شعر مداحی یک شب زروی ناقه فتادم به روی خاک

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

متن کامل

فاطمیه 1402