متن شعر
ای علمدار من ای سپه دار من
بیا بریم به خیمه با من
ساقی تشنه ها ای یل کربلا
بیا بریم به خیمه با من
ای تشنه ی شهادت ای تکیه ی امامت
دستات به روی خاک و دشمن به فکر غارت
حال خیمه ها پریشونه رو لب ها دعای بارونه
بیا بریم به خیمه با من
****
ای پناه حرم تکیه گاه حرم
بیا بریم به خیمه با من
ماه ام البنین گریه هام و ببین
بیا بریم به خیمه با من
فرمانده سپاهم من بی تو بی پناهم
تو غرق خاک و خون و من غرق اشک و آهم
دلگرمی آخرم بودی امید اهل حرم بودی
امید خواهرم بودی بیا بریم به خیمه با من
****
تا نیاد از حرم پیش تو خواهرم
بیا بریم به خیمه باهم
اومده علقمه مادرم فاطمه
بیا بریم به خیمه با هم
با این قد خمیده جون بر لبم رسیده
کی فرق تو شکسته کی دست تو بریده
رفتی و دلا شد آواره حال و روز خیمه ها زاره
حال حسین دیدن داره بیا بریم به خیمه با من
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.