زره اندازه نشد پس کفنش را دادند * حاج محمود کریمی

بازدید: 855 بازدید
مهجه در تلگرام .

متن شعر

زره اندازه نشد پس کفنش را دادند

کم ترین سهمیه از سهم تنش را دادند

قاسم انگار در ان لحظه انا لهو شده بود

سر این هو شدنش بود منش را دادند

بی جهت نیست تماما بغلش کرده حسین

بعد ده سال دوباره حسنش را دادند

تا که حرز حسنی همره قاسم باشد

عمه ها تکه ای از پیروهنش را دادند

گفت یعقوب تن یوسف من را بدهید

گفت یعقوب ولی پیروهنش را دادند

عمو امد به سوی جسم پا مال عزیز خود

که گیرد راس قاسم را دم اخر به دامانش

که ناگه دید قاتل را به روی سینه قاسم

به دستی خنجر و در دست دیگر موی پریشانش

تمام پلک هایش گل شده از اشک و خاک و خون

یکی از چشم ها وا شد به سیمای عمو جانش

سرا پا کوفته در هم شکسته انچنانی که

نمیشد تا عمو گیرد به دست خویش دستانش

چو اکبر اربا اربا شد ولیکن از درون قاسم

پر از خون بود گوشه گوشه لب ها و چشمانش

چنان پهلو شکسته دنده ها در هم فرو رفته

به ضرب نعل ها در هم شده لب ها و دندانش

 

 

.
.

متن شعر مداحی زره اندازه نشد پس کفنش را دادند

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

متن کامل

فاطمیه 1402