متن شعر
ای گنهکاران بشارت باد زهرا روز محشر
اورد بهر شفاعت دست های نازنینم
تشنه لب در اب رفتم این سخن با خویش گفتم
من چگونه اب نوشم شاه را عطشان ببینم
مشک را پر کردم از اب و به خود گفتم که باید
راه نزدیکی برای خیمه رفتن برگزینم
را نخلستان گرفتم لیک از شمشیر دشمن
قطع شد دست علمگیر از یسار و از یمینم
فکر کردم دست دادم اب دارم غم ندارن
سر فرازم ساقی اطفال شاهنشاه دینم
ناگهان دیدم که در ره ریخت اب و سوخت قلبم
تیر زد بر مشکم ان خصمی که بود اندر کمینم
دیگر از دیدار اطفال حرم شرمده بودم
تیر زد دشمن به چشمن تا که طفلان را نبینم
گفتم اکنون خوب شد خوب است بر گردم به خیمه
ناگهان بر سر فرود امد عمود اهنینم
.
.
متن شعر مداحی ای گنهکاران بشارت باد زهرا روز محشر
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.