لباس رزم اندازه تنت نشد
اشکای من حریف رفتنت نشد
به لب ابالفضل تکبیره
رو سر تو قرآن میگیره
بی تو حسین میمیره
دیگه شدی عزیزم برا خودت یه مردی
وای اگه تو به میدون بری و برنگردی
****
خوب میدونم هستی چقدر تشنه آب
نمیرسه پای تو حتی به رکاب
شده چشمای من بارونی
دیگه تو عازم میدونی
داری رجز میخونی
با نامه داداشم تو دست من رو بستی
با دستای علمدار به روی اسب نشستی
****
دلم میخواست یادت برن غصه هاتو
حس نکنی جای خالی باباتو
مدینه با دل پر دردم
مثه اکبر بزرگت کردم
دور تو من میگردم
به تو همیشه قاسمم من پسرم میگفتم
با دینت دوباره یاد بابات میفتم
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.