اي که عشق مرا ناگفته ميداني
نامه هرکه را سر بسته مي خواني
کرده ام اين دوگل را نذر قرباني
هان مبا دا که خواهر را برنجاني
تمام گل هاي پرپر من
فداي سر برادر من
اي سليمان ببين من هديه آوردم
دو غلام و دو اسماعيل و دو زمزم
گر نگيرم ز تو اذن شهادت را
با چه رويي سوي مدينه برگردم
تمام دارو نداره خواهر
فداي يک موي تو برادر
من که بودم هماره دم به دم با تو
من که لب خند خود را ميزدم با تو
بايد اول سرنعش جوانانم
قبل مرگ علي مي آمدم با تو
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.