دستمو از تو دست عمه کشیدم * حاج محمود کریمی

بازدید: 1309 بازدید
مهجه در تلگرام .

متن شعر

دستمو از تو دست عمه کشیدم

با یه مکافاتی کنارت رسیدم

دستمو رو زخمای سینت میذارم

زخمت زیاده مگه چند تا دست دارم

با دستای کوچیک سپر می شم برات

عمو بجان بابا من می شم فدات

مثل عمو عباسمو دست ندارم

کاشکی می شد برم برات آب بیارم

دستت رو شونم بذار تا به حرم

آروم آروم تو رو به خیمه ببرم

دلم می خواد تو بغل عموم باشم

سینه شکسته زیر پای اسباشم

دلم می خواد سینم شبیه مادرم

بشکنه و به دیدن بابا برم

***

بس که فریاد زد خودش را زد

رد زخمی به گونه هایش ماند

دست خود را ز دست عمه کشید

آستین پاره ای به جایش ماند

می دوید و نفس نفس می زد

تا ببیند چه بر سرش آمد

دید در آن هجوم قبل از او

خاک آلوده مادرش آمد

دید لب های نیمه جان عمو

غرق خون است و غرق لبخند است

زینب از دور می بیند که

به مویی دو دست او بند است

مسلمونا شرمتون از خدا بیاد

خسته شده برید کنار هوا بیاد

رهاش کنید عموم دیگه جون نداره

تو رو خدا یکی بره آب بیاره

شما که سر رو پیش زینب می برین

پس لااقل یه ذره آب بهش بدین

اون یه نفر ولی شما چند نفرید

نفس داره پیراهنش رو نبرین

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

متن کامل

فاطمیه 1402