دو چشم آب مستت يا ابالفضل
فلك مبحوط دستت يا ابالفضل
خدا ميگفت در وقت نبردت
بنازم ناز شصتت يا ابالفضل
نگاهش شور رزمش آتشين است
كه اين از دامن ام البنين است
نوشته روي بازو بند عباس
فقط حيدر امير المومنين است
سر گيسوش شام و چهره خورشيد
علي در قاب اين قامت درخشيد
تمام لشکر از هم لحظه اي كه
رگ پيشانيش را ديد پاشيد
نگاهش از دل ما غم بريزد
رخش از چشم ها ماتم بريزد
حرم را كه با برق نگاهش
تمام دشت را در هم بريزد
برق چشمان تو شمشير خدا
بچه شير سوم شير خدا
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.