رمق نداره پاهام اومدی پیشم بابام خرابه شد روشنو
میدونی چند وقته که بغل نکردی منو
موهات بهم ریخته یا من نمیبینه چشام
شونه نمیخوام دیگه مویی نمونده برام
دو سه شبه عمه گفته بود میرسه بابات به زودیا
ولی نمیخوام بابا منو ببینی با این کبودیا
بابا حسین
****
نمیتونم راه برم پاهام پر از تاوله
زخمی که رو گونمه از سیلی اوله
جای طناب بابا رو گردن و دوش من
عمه صدام میکنه نمیشنوه گوش من
به خاطر زخم پاهام قدم میزارم یواش
اگه تو بوسم بکنی بابایی خوب میشه جاش
.
.
شب سوم محرم ۱۳۹۹ حاج سید مجید بنی فاطمه
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.