چی کار کردی ای حرمله هنوز داشت نفس می کشید
چجوری گلو رو زدی سه شعبه به بازوم رسید
دلت خنک شد آخرش چیزی نمونده از سرش
خدا ازت نمیگذره بترس از آه مادرش
خدایا می بینی تنش غرق خونِ
سرش روی دستم به پوست آویزونه
حسین آه آه
****
به حکم ادب روی نی داری پشت سقا میری
عزیزم جلو چشم من رو پای خودت راه میری
ببین رباب از اون پایین به تو اشاره می کنه
تکون نخور که نیزه باز گلوتو پاره می کنه
بخواب که صبرم رو سر آوردی بابا
الآن دیدم دندون در آوردی بابا
حسین آه آه
****
میمیرم تا غسلت بدم با خونابه پاکت کنم
تو میدون نمیشه باید دم خیمه خاکت کنم
نذار ببینه مادر که غرق خون پیرهنت
خدا کنه بهش نگن که زنده زنده کشتنت
میجوشه از روی لبات خون تازه
بمیرم تو قبرم هنوز چشمات بازه
حسین آه آه
.
.
شب هفتم محرم ۱۳۹۹ کربلایی حسین طاهری
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.