متن شعر
دختری که بی پدر طی مسافت می کند
پای تاول خورده اش را خار اذیت می کند
رد این شلاقها مثل ضریحم کرده اند
زائرم من را به کعب نی زیارت می کند
دو نفر به یک نفر آن یک نفر هم بی پناه
زجر زجرم می دهد خولی حمایت می کند
کار دنیا را ببین من ساکتم زیر کتک
نیزه دار از این حیای من شکایت می کند
عمه را خیلی خجالت می دهد این پیرزن
بین ما با خنده نان خشک قسمت می کند
کاش این سرباز رومی را خودت لالش کنی
پیش ما با آبرو ها زشت صحبت می کند
از سر نیزه بگو بابا که بابای منی
دختر شامی مرا خیلی شماتت می کند
گر چه صد جایم شکسته اشک را دارم هنوز
گریه ام در شام ویرانه قیامت می کند
شاعر: پوریا هاشمی
.
.
شب ۲۳ محرم ۹۹ محمدحسین پویانفر
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.