متن شعر
بر عکس شد زمین به هوا نور میدهد
کِل می کشد فرشته، وسط شور میدهد
از سفره ای که روح الامین سور میدهد
خرما بزن که مزّه ی انگور میدهد
امشب شراب، از مِیِ انگورِ عسگری است
این سفرهی ولیمه به دستورِ عسکری است
این حالِ خوش مباد که یک لحظه بد شود
دستی دراز شد که بنا نیست رَدّ شود
امشب همان شبی است که باید رصد شود
تنها نزن به آب قرار است مَد شود
دریا بلند می شود و ماه می رسد
ماهی به هیأت حسن از راه می رسد
وقتی نمک علی است، شکر می شود حسن
والشَّمس اگر علی است، قمر می شود حسن
وقتی صدف علی است، گُهر می شود حسن
هر جا پدر علی است، پسر می شود حسن
از حُسنِ خود دوباره خدا رونوشت زد
قابش گرفت و سر درِ باغِ بهشت زد
جانم به این ربیع و به ایامِ شادی اش
نَقل است هشتمین خبرِ بامدادی اش
چون اختصاص داشت به باب المرادی اش
برداشت پرده از رُخِ دلبندِ هادی اش
در شرحش از کرامت مازاد می نوشت
کاتب مدام دست مریزاد می نوشت
تا ساقِ عرش سُلطه ی فرمانروایی اش
مُهرِ نماز نقطه ی خود اتکائی اش
اربابِ جود سیره ی مشکل گشائی اش
دلچسب ماست کنیه ی ابن الرضائیاش
اقبال سائل از کرم افزایی اش بلند
بر دوش حشر پرچمِ آقایی اش بلند
نطق و بیان حریف سکوتش نمی شود
تبعید، ساقط جبروتش نمی شود
جز کربلا دعای قنوتش نمی شود
جز اشکِ روضه، غالب قوتش نمی شود
نشنیدی از علامت اهل یقیق چه گفت؟
از مؤمن و زیارت در اربعین چه گفت؟
مائیم و حرصِ صحنِ مُطلّای سامرا
صلی علیک، حضرت والای سامرا
حدّ اقل از عرش معلای سامرا
نان پرت کن برای گداهای سامرا
یک التفات هم شده بر مستمند کن
بنشین کنارِ ما و بگو و بخند کن
صاحب قَرانی و به سوار و پیاده ات
خواهم گذشت از سرِ خود با اراده ات
هر روزِ هفته می رود این بنده زاده ات
خدمت کند به خانه ای از خانواده ات
من پا دوی بساط توام پنج شنبه ها
جارو کش حیاطِ توام پنج شنبه ها
ای پنج شنبه، جمعه ات آیا نمی رسد؟
این قرن ها غروب، به فردا نمی رسد؟
این بندِ شعر خوب نشد، با نمی رسد
عرضِ دعایِ ما که به بالا نمی رسد
دست خودت فقط گره را باز می کند
آخر مگر پسر به پدر ناز می کند؟
شاعر : علی صالحی
? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید
? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ همه مداحان رو از اینجا دانلود کنید
? www.mohjat.net