میباره بارون روی سر مجنون توی خیابونه رویایی
می لرزه پاهام بارونیه چشمام میگه خدایی تو اقایی
من مانوسم با حرمت اقا حرم تو ولله برام بهشته
انگار دستی اومده و از غیب روی دلم این جور برات نوشته
کربلا اللهم الرزقنا
****
می دونم اخر میرسه یه روزی کنار تو اروم بگیرم
با چشمای تر یا که توی هئیت یا وسط روضه بمیرم
یادم میاد که مادر من هر شب من و می اوردش میون هیئت
یادم میاد مادر من با اشک می گفت تو رو کشتن تو اوج غربت
کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم می کرد
وقتی محرم میومد لباس سیاه تنم می کرد
بزرگ ترای من من و به مجلس تو برده اند
هوام و داشته باش اقا من و به تو سپرده اند
? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید
? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ همه مداحان رو از اینجا دانلود کنید
? www.mohjat.net
? @mohjat_net