تاریخ انتشار:
بازدید: 1,054 بازدید



دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست
انگار جز یتیم شدن راه چاره نیست
حالا که عازم سفری پس مرا ببر
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
معجر ز چهره باز کن امشب که بعد از این
فرصت برای دیدن رویت دوباره نیست
جای سلام پلک بهم میزنی چرا
راهی برای حرف زدن جز اشاره نیست
این یادگار ها که به من هدیه میدهی
در بینشان چرا اثر از گوشواره نیست
معلوم شد چرا ز کفن ها یکی کم است
سهمی برای آن بدن پاره پاره نیست
شاعر: علی اکبر لطیفیان
.
شب ۴ فاطمیه اول ۹۹ حاج امیر کرمانشاهی
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
.
