حافظ مصحف خدا فضه
بی ریا بود و با صفا فضه
در کرمخانه خادمه اما
خود کرم داشت با گدا فضه
با زبان خدا سخن می گفت
وقت تعریف ماجرا فضه
مانده ام دایه است یا که کنیز
آسیه یا حلیمه یا فضه
از کرامات فاطمه است اگر
خاک را می کند طلا فضه
کار امروز خانه با زهراست
کار فردای خانه با فضه
بعد زهرا و مرتضی میشد
همدم اشک بچه ها فضه
در که آتش گرفت زیر فشار
داد زد مادرم بیا فضه
بین خانه مگر نبود علی
مادرم داد زد چرا فضه
پدرت را خدا بیامرزد
ای کمک حال خانه یا فضه
.
شب ۴ فاطمیه دوم ۹۹ حاج امیر کرمانشاهی
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.