دارم برای رنگ تنت گریه می کنم
پای نفس نفس زدنت گریه می کنم
باور کنیم حرمت تو مستدام بود
یا بردن تو بردن با احترام بود
باور کنیم شأن تو را رد نکرده است
این بد دهان شهر به تو بد نکرده است
گرد و غبار روی تو ای یار ریختند
روی سر تو از در و دیوار ریختند
هر چند بین کوچه تنت را کشید و برد
دست کسی به روی زن و بچه ات نخورد
باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد
دست کسی مزاحم پیراهنت نشد
این سینه ات مکان نشست کسی نشد
دیگر سر تو دست به دست کسی نشد
شاعر: علی اکبر لطیفیان
.
شب شهادت امام هادی ۹۹ حاج امیر کرمانشاهی
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.