متن شعر
غلامی در او افتخار اجدادم
کویر بودم و کرده حسین آبادم
تمام خلق فقیر حسن برادر او
همه غلام ابالفضل امیر لشکر او
الا که آینه مصطفی است اکبر او
روا کننده حاجات علیِ اصغر او
چه مادر و پدر و چه اصالتی دارد
چه زینب و چه شکوه و جلالتی دارد
سلام حضرت عطشان دشت کرب و بلا
سلام معنی غربت تجلی غمها
سلام سید و سالار زینب کبری
سلام علت اشک همیشه زهرا
ولادت تو هم آغوش اشک زهرا بود
مصیبت تو دلیل سرشک زهرا بود
گهی به مادر خود در رَحِم سخن گفتی
ز غربت و عطش و خشکی دهن گفتی
گهی ز روضه خونین یک بدن گفتی
ز خاتم و ز خیام و ز پیروهن گفتی
هماره گفتی و مادر شنید و هی نالید
ولی فدای دل خواهرت که غم را دید
رسید وادی کرب و بلا پریشان شد
رسید روز دهم غصه اش فراوان شد
رسید مقتل و زینب دوباره گریان شد
رسید پیش تن بی سری که عریان شد
ز اوج غصه زینب ز عرش خون بارید
عقیله خم شد و رگ های حنجرت بوسید
.
ولادت سرداران کربلا ۹۹ هلالی و سیب سرخی
ولادت امام حسین ۹۹ رضا هلالی حسین سیب سرخی
ولادت حضرت ابالفضل ۹۹ رضا هلالی حسین سیب سرخی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.