متن شعر
بنبی عربی و رسول مدنی
لذتی نیست گوارا تر از این سینه زنی
خواستم گریه کنم چون زنه کودک مرده
آمد از حنجره ام صوت گلو گیره زنی
آنقدر بر لب و دندان خودم خواهم زد
تا به خصم تو دهم پاسخ دندان شکنی
تن عریان تو مانده است سه روزی بر خاک
کاشکی لال شوم چون که نمانده است تنی
جای دارد ز غم سینه بشکسته تو
آن چنان سینه زنم تا که نماند بدنی
خواهرت بعد تو جز تهمت و جز بی ادبی
نشنیده است در این ره سخنی از دهنی
زیر تمثال تو ای کاش مرا دفن کنند
کاش بر جسم من آن روز نباشد کفنی
بانگ برخواست ز شش گوشه شب هفت صفر
حسنی ام حسنی ام حسنی ام حسنی
.
شب ۲۱ ماه رمضان ۱۴۰۰ حاج رضا هلالی
مناجات با خدا
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.