متن شعر
ای سایه بالا سر خواهر برادر
ای جان از جانِ خودم بهتر برادر
خواهر همان احساس مادر بر برادر
دارم برایت میشوم مادر برادر
ای سوره چشمی بر منه آیه بی انداز
یعنی نگاهی هم به همسایه بی انداز
یك باره دیگر بر سرم سایه بی انداز
بر خواهرانش سایه دارد هر برادر
چیزی بغیر از چشم تر دارم ندارم
از گوشه زندان خبر دارم ندارم
اصلا نمیدانم پدر دارم ندارم
دیدم كمالات پدر را در برادر
از جانب زلفت صبایی میفرستی
با التماس من دعایی میفرستی
دارالشفای من دوایی میفرستی
افتاده ام در گوشه بستر برادر
اینجا مسیر كوچه ها خوب است خوب است
وقتی نگاه مرد ها خوب است خوب است
حالا كه احوال رضا خوب است خوب است
از بس فنا گردیده ام من در برادر
در كوچه ها با حال بیمارم نبردند
وقتی رسیدم سمت بازارم نبردند
این معجری را كه سرم دارم نبردند
اینجا چه شانی دارد این معجر برادر
ای كاش مرغی را كسی بی پر نبیند
جسم برادر را كسی بی سر نبیند
هركس ببیند كاشكی خواهر نبیند
افتاده روی تل خاكستر برادر
نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت
نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت
نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت
پس ما دو تا قربان آن خواهر برادر
با نیزه ای تا شاه را از حال بردند
یك یك تماما رو سوی اموال بردند
هر آن چه را كه بود در گودال بردند
تسبیح عبا عمامه انگشتر برادر
شاعر: علی اكبر لطیفیان
.
شب ۲۵ ماه رمضان ۱۴۰۰ محمد حسین پویانفر
مناجات با خدا
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.