چقدر بی تو شکستم چقدر واهمه کردم
چقدر نام تو را مثل آب زمزمه کردم
خیال آب نکردم بجز دو دست عمویم
اگر نگاه به رویای نهر علقمه کردم
نهال کودکی ام در خزان حادثه خشکید
پس از تو قطع امید ای بهار از همه کردم
نكرده هیچ دلی در هجوم نیزه و آتش
تحملی كه از آن اضطراب و همهمه كردم
شكفت غنچه خورشید از خرابه جانم
همین كه با تو دلم را به خواب زمزمه كردم
چه شرم دارم از این درد و جای آمدنت را
كه سر بریده تو را میهمان فاطمه كردم
پدر به داغ دل عمه ام به فاطمه سوگند
مرا ببخش اگر شكوه بی مقدمه كردم
.
شب ۲۳ ماه رمضان ۱۴۰۰ حاج امیر کرمانشاهی
مناجات با خدا
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.