ناله شعله ورم شعله زده پرها را
زده آتش جگرم بال کبوترها را
خواهری نیست به بالای سرم گریه کند
دیده ام در عوضش داغ برادرها را
روزگاریست که از دوری شان می بینم
از سر شاخه غم تلخی نوبرها را
تا فقط روی جگر گوشه خود را بینم
بسته ام آه جوادم همه درها را
بس که پیچیده ام از درد توانم رفته
زهر سوزانده دل وارث حیدرها را
عطش افتاده به جانم که بخوانم این بار
روضه تشنگی و خشکی حنجرها را
روضه کرب و بلا و رخ تاول زده را
روضه بی کسی و غارت پیکرها را
خیمه در آتش و گل ها همه سرگردانند
حرمله می شمرد بر سر نی سرها را
عمه ام میدود و خویش سپر می سازد
نکشد دست کسی گیسوی دخترها را
زجر با دست پر از جانب طفلان آمد
تا که سوغات برد تکه معجرها را
.
شب ۲۴ ماه صفر ۸۹ حاج محمود کریمی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.