متن شعر
گرفتار رسول الله گشته جانم امشب باز
به نام رحمة للعالمین میخوانم امشب باز
ز احوال خراب فاطمه ویرانم امشب باز
و نزد گریه های مادرم گریانم امشب باز
شب تنهایی زهرای مرضیه رسیده آه
و یا صبح پریشانی داغ و غم دمیده آه
ز بس که آه زهرا از دل خسته کشیده آه
برای آسمانی ها بساط گریه چیده آه
رسولی که خودش را خرج نادانی مردم کرد
به رسم لطف با بی مهری قومش تکلم کرد
به روی مهر جای قهر با آنان تبسم کرد
برای امتش از حق تقاضای ترحم کرد
لبی سرشار از خنده دلی خالی ز نفرت داشت
همیشه بر یتیمان و اسیران لطف و رحمت داشت
اگر چه بر همه عالم نبی بود و ولایت داشت
علی دل داده بود بر علی عشق و ارادت داشت
وجود کبرایی اش کجا و خاک این عالم
مقام عرشی او را نمیفهمد بنی آدم
اگر چه دید از امت پیاپی درد و رنج و غم
لبش با واژه نفرین نگردید آشنا یک دم
تمام عالم امکان چو جسم و مصطفی جان است
مقام او برای آیه های پاک قرآن است
یکی از معجزات مهربانی هاش سلمان است
و جانش را علی ابن ابیطالب نگهبان است
محمد آن که هستی را به زیر بال و پر دارد
محمد آن که دستش معجزه شق القمر دارد
محمد آن که از اسرار ربانی خبر دارد
به سوی عالی اعلا کنون عزم سفر دارد
دل آرام او از ماجرا هایی هراسان است
نگاه آسمان دارش اسیر باد و باران است
لبش گرم علی جان و حسین جان و حسن جان است
برای روزهای آتی زهرا پریشان است
بروی دخترش زهرا تبسم میکند با اشک
نمیدانم چرا با او تکلم میکند با اشک
در و دیوار و آتش را تجسم میکند با اشک
که یک غنچه میان شعله ها گم میکند با اشک
تجسم میکند روی ز گل نازک تر او را
طناب کینه و دست امام و رهبر او را
غلاف آهن تیز و لطیف پیکر او را
به زیر دست و پا بغض غریب و پرپر او را
تجسم میکند حیدر اسیر فتنه ها مانده
حسن در حلقه یاران بی مهر وفا مانده
حسین ابن علی بی سر میان کربلا مانده
.
شب ۲۷ ماه صفر ۸۹ حاج محمود کریمی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.