متن شعر
من باقر ابن زین العبادم دست خدایم کز پا فتادم
یادم نرفته، لبهای عطشان بر خاک صحرا، سلطان خوبان
یادم نرفته، دستهای بسته تنها و بی سر، جدم حسین جان
از گوشه مقتل زنی میگفت حسین جان
واویلا حسین یا جدا واویلا حسین یا جدا
****
من باقر ابن زین العبادم دست خدایم کز پا فتادم
دیدم که خورشید خدا شد پر ستاره دیدم لب خشک و گلوی پاره پاره
از گوشه مقتل زنی میگفت حسین جان
واویلا حسین یا جدا واویلا حسین یا جدا
****
در خاطراتم پر از غریبی است ارثیه ما غربت نصیبی است
آتش گرفته قلبم ز کینه می سوزد آهم در کنج سینه
پر میکشم دل خسته ام قلبم شکسته
من میروم از شهر غربت از مدینه
****
هر روز و شب با این دل سرشاره دردم بر روضه های عمه خود گریه کردم
الهی بشکنه دست مغیره میون کوچه ها بی مادرم کرد
واویلا حسین یا جدا واویلا حسین یا جدا
.
شهادت امام باقر ۱۳۸۸ حاج محمود کریمی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.