ساقی تشنه لبان گو چه شده ساغر تو
این همه تیر چرا مانده به دور و بر تو
تیرهای همه حرمله ها خرج تو شد
شده اندازه قاسم همه پیکر تو
خیز و نگذار بخندند به حالم عباس
همه گفتند به من ریخت به هم لشکر تو
اینچنینی که سرت ریخته از هم عباس
بیم دارم که سر نی نشود جا سر تو
خیز تا پای حرامی به حرم وا نشود
ترسم آن است که از دست رود خواهر تو
غیرت الله ببین صحبت سوغات شده
چشم ها سوی حرم کو غضب حیدر تو
قسمتی از بدنت قسمت سر نیزه شده
خوب شد نیست ببیند بدنت مادر تو
شاعر: محمود اسدی
.
محرم ۱۳۹۶ حسین سیب سرخی
مجموعه “متن اشعار واحد“
دهه اول ماه محرم ۹۶
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.