رمضان ۱۴۰۲ مهدی سلحشور متن شعر و صوت یکجا
دانلود بستهی متن اشعار ماه “رمضان ۱۴۰۲ حاج مهدی سلحشور” همراه دانلود فایلهای صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعهای بی نظیر از شعر و سبکهای اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
اینجا خبری از کاغذ نیست
- شامل ۴۹ قطعه متن و صوت مداحی
- + اشعار ولادت امام حسن مجتبی
- دستهبندیِ منظم و تفکیک شده
- مناجات روضه زمینه واحد شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بستهی صوتی یکجا با فرمت MP3
کتاب مداحی دانلود کنید
برای دانلود روی دکمهی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهدهی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیفها و تازهترین محصولات در شبکههای اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار رمضان ۱۴۰۲ سلحشور
چشمی که آلوده شده باران ندارد
درمانده فرو رفته به گِل گمشده در راه
نشسته ام رمضان را کنار خوان رقیه
گرچه بر این آستان روی سیاه آورده ام
چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدم
رب خطاپوش تویی عبد خطاکار منم
درِ خونت اومدم این من و این گناهم
ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم
آرومم گاهی مثل یه ماهی تو ساحل تو
قسم به خون شهیدان به کربلا به حسین
هرچند گنهکار و پشیمان هستیم
تو چنانی که منم شیفته و در به درت
به نام نامی او احترام بگذارید
قلب مرا نرم کرد دیده ی بارانی ام
با نام خدیجه هر لبی وا نشود
بی اضطراب جان بده بانو کفن رسید
ای همه شادی و عزایم تو
شبیه تک درختی در دل صحرای غمهایم
کوه عصیان به سرِ دوش کشیدم افسوس
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
دوباره محضرتان رو سیاه آمده ام
قسم به ماه عشیره به حضرت مهتاب
این زهر دردی از دل خونم دوا نکرد
نمانده هیچ بجز آه سرد و چشم تر از من
سواره رفتی و من همرهت پیاده دویدم
حرم تو جون پناه منه پناه منه
خدایا بنده ای منت پذیرم
بر درگهت آمدم دوباره
ای تیغ همیشه بی خبر می آیی
بغیر کشته ی عشقت کسی شهید مباد
بار ولایت تو را به دوشِ دل گذاشتم
ای صاحب ذوالفقار ای تنها مرد پیکار
تب گرفته تمام جسم مرا
آمدم سرزده بی حرف و سخن
ای ولی و والی و والا علی
حیدر امام ما و حیدر امام قنبر
ز جام نام تو دارد لبم تر میشود امشب
یا غایة آمال العارفین
از شما ای مهربان پروردگارم شرمسارم
کوتاه کن کلام بماند بقیه اش
یکی یکی تو روضه هات موهام سفید شد
کفنم را بِبَر ولی طفلِ
شد قسمتم در محضر تو باشم همیشه نوکر تو
به سرم غیر شما نیست هوایی ابدا
از دلشده های بین الحرمینم
تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی
اینقدر بین رفتن و ماندن نمان بمان
به بازار تو آورده گنهکاری گناهش را
از خیمه ها دور از تمنای نگاهم
بذار اشکای مارو همه دنیا ببینه
سفره دارد جمع میگردد گدا را عفو کن
بی عفتی حراج هویت فروش تن
قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد
سر نخواهم کرد خم پیش کسی الا حسین
پس از تو اشک عالم را بگیرم
آخر ماه اول راهم خجالت میکشم
رفتی و شد نگاه مأیوسم
سخت تر از اینکه روز از کفر و ایمان بگذریم
آتش از مهر تو میگردد گلستان یا حسن
با شما این دلِ آشفته به سامان شده است
ذکر نزول عطا یا حسن و یا حسن
از کریم بگم با نرمی و لطافت نسیم بگم