اگه گره داری یا که گنه کاری دیدی اگه اشکات بازم شده جاری دیگه نخور غصه هرچی نفس داری بلند بگو ابالفضل…
من و تو عجب حکایت شیرینی من و تو عجب حکایت دیرینی من و تو عجب قطره عجب دریایی من و تو…
ای دل تا نجف برو تا بیت الشرف برو مست شدم نیست شدم سرمو گذاشتم به گرو به عشق انگور ضریحش میخورم…
ای لنگر زمین و آسمان ای نور ماورای کهکشان ما بی ولایت تو مرده ایم ای جان جان جان جان امیر وادی…
زبان گبر اگر در دیر نام شرم او گیرد کند آتش عرق چندان که گرداند مسلمانش به دریایی که آن دست حمایت…
ما مست تولای تو هستیم و ولاغیر ما خاک کف پای تو هستیم و ولاغیر ما دل به تو بستیم و ولاغیر…
سر راهت سرمو آوردم برا پرواز پرمو اوردم دره خونت چیزی که ندارم اشک شوق چشمای ترمو اوردم ای ابوتراب یا مرتضی…
مینوشم پیمونه به پیمونه پشت دره میخونه از جام علی مدیونم به امیر نجف چون که کامل شده دینم با اسلام علی…
متن شعر در کنج زندان بلا جان می سپارم غیر از غم یاران خدایا غم ندارم سر تا به پایم همچو شمعی…
ای جلوه لطف خدا باب الحوائج یا حضرت مشکل گشا باب الحوائج مشکل ندارد کار و بارش رو به راه است هرکس…
آقا بیا که روضه موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است جامه سیاه بر تن و بر جان شرار…
متن شعر گریونه آسمون واسه احوال من ای وای از غربت از این اقبال من کنج زندانم و بی تاب و مظطرم…