تا كه از چهره ات نقاب افتاد رونق از بزم آفتاب افتاد چهره ي مجتبائي ات گُل كرد در دل دشت التهاب…
گل زهرا بیا به بزم ماتم عشق که بینم ان دو چشم همچو زمزم عشق که میمیرم فقط به عشق عالم عشق…
می کند در خاک قتلگه وضو حسین یا حسین با اذان سوزناک و پر غم عمو حسین یا حسین به پیش تو…
سراپا مستم عمو حسین سپرت هستم عمو حسین من نایب بر حق مجتبایم عمو حسین من قاسم ثانیه کربلایم عمو حسین تو…
روی دشتی پر خون روی تلی از خاک ایستاده به تماشای عمو می وزد باد، رخ سوخته اش می سوزد می وزد…
داغت دل شکسته ما را کباب کرد شد اشک سرخ و خانه چشمم خراب کرد ما شمع زاده ايم بسوزيم پاي تو…
دل و دلدار کیست زینب است سر و سردار کیست زینب است عشق شرر بار کیست زینب است یار کیست زینب است…
کرب و بلا از ناله پر کرده دامنش را زینب کفن پوشانده تازه جوانانش را زینب جانم زینب دلش به یاد مادرش…