مانند اسیر های ترک و روم آمده بین شام زینب با رخت و لباس نا مناسبت رفته است در ازدحام زینب ای…
با بال شکسته مویت را شانه میکنم بر گرد سر تو خود را پروانه میکنم در صحرا شبی که گم شدم نیامدی…
چونکه خورشید به پوشاندن او مأمور بود زینب و بی معجری از ذهن عالم دور بود راوی انگار که در شام و…
من نمیدونم کی کجا عاشق تو شدم اسمتو من بلد بودم از روز تولدم آب و گل ما شد از لحظه ی…
دل ما به درد بخور نیست با بدا بشینی یه طور نیست حرفه تو دلمه میدونی تو این روزا دل کی پر…
خواب بودم یه خورده بد بیدار شدم یکی داشت نعره میزد بیدار شدم رو سرم دست میکشیدی پا بشم بعد تو هی…
تعریف کن برام کجا رفتی عمه گفت پیش خدا رفتی من خواب بودم عصر عاشورا بی خداحافظی چرا رفتی تو اول میگی…
چشاتو وا کن تو خرابه دخترتو نگاه کن یه بار دیگه رقیتو صدا کن بابا حسین فکر میکنی نبودی کی چش تو…