برو ای دل من کربلای حسین شده قاسم سلیمانی فدای حسین بوده گریه کن روضه های حسین کم نذاشت تا آخرین نفس…
آرامشم را در تو جویم ای وسعت سبز نجوای خود را با تو گویم ای فرصت سبز ای دشت هایت ارغوانی ای…
مرو ای دوست مرو ای دوست مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو به گل روی تو…
چشات آسمونه دل ما پرنده تو هستی بگو نرخ این لحظه چنده همه عاشق تو شدن با نگاهی غرور سپاهی چه سردار…
عقل و دل و ساز کنیم از اول آغاز کنیم بشیم مثال سیمرغ پرهامونو باز کنیم به شهر عشاق بریم یکی کنیم…
سلام ای غروب غریبانه دل سلام ای طلوع سحرگاه رفتن سلام ای غم لحظه های جدایی خداحافظ ای شعر شبهای روشن خداحافظ…
محبت در دلم چون آب جوشید ز نور روشن مهتاب نوشید سحر گاهان چو شبنم از سر شوق صبوری کرد تا دیدار…
آب زنید راه را هین که نگار میرسد مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد راه دهید یار را آن مه ده…