بازی نکن با جان من فاطمه جانم حرف جدایی را مزن فاطمه جانم شرمنده ام از رویت عزیزم ماندم چه خاکی بر…
به هر مادری که محب شماست شما یاد دادی مادری کردنو خدا خیر بده مادرایی رو که به ما یاد دادن نوکری…
بارونی تر از یه بارونم بی تو کنج خونه گریونم آخه دلت میاد من داره دلم میلرزه پیش تو اشک چشمام بگو…
حالا که نیستی بی قرارم نگاه بکن به حال زارم توی نمازای شب من خالیِ جای تو کنارم ای ماه شبای تار…
گنبد و گلدسته هاتو نخ شال عزاتو دم سینه زناتو دوست دارم بیرق و هیئتاتو بال کبوتراتو به خدا کربلاتو دوست دارم…
سینه زنا با همدیگه دارن قرار نوکری تو روضه هات آقا چه خوبه روزگار نوکری همیشه دوست دارم برات دم غروب گریه…
خوش به حال مدافعان حرم پر کشیدند از میان حرم بین سجده میان سرخی خون آرمیدند با اذان حرم لک لبیک یا…
مادرم چادر تو سایه ی سرم امید اول و آخرم داری تو قلب علی حرم فاطمه مادری کردی برا همه خوب میدونم…