روضه میگیره توی مدینه صدا صدای گریه ی ام البنینه شبای جمعه خونه ی زینب شنبه ها روضه خونه ی ام البنینه…
تو یه اسطوره ای تو واقعیت که مثلت حتی تو افسانه ها نیست میدونم دیگه پروانه تر از تو تو کل عالم…
محرم راز منی جانا یعنی با تو درد دلمو بهتر میگم میدونم داده اجازش رو ابالفضل که با هر زبون به تو…
ممنونم ازت تو این سالای سخت پر کردی جامو ممنونم ازت به خونه باز آوردی احترامو بعد من بستی تو زخمای علی…
روضه خون روضه بخون برای این دل خون بگو از ماه حرم از ابالفضل پسرم شنیدم مشکو رسوند تا لب آب پس…
همه میگن ام بنینم اما حالا که من دیگه پسر ندارم دست علمدار منو بریدن فکر نکنید که من خبر ندارم خبر…
ای روح و روانم ای پاره ی جانم از تو خبری نیست من دل نگرانم ای سایه ی بالاسرِ خواهر برادر ای…
اسطوره ی کرم تویی تو یار و یاورم همه ی عشق و باورم بی بی معصومه ای سایه ی سرم نشه کم…