امشب اومدم با مدد از حضرت زهرا امشب اومدم واسطم زینب کبری اون زینبی که بسته به عشقت نفساش و اون خواهری…
سلامی به اونا که از جونشون گذشتند و بر نفس غالب شدند اونا که برای دفاع از حرم فدایی ام المصائب شدند…
بوی ایثار و شهادت بوی خون می آید عشق از پرده اسرار برون می آید این سوی معرکه آوای جنون می آید…
پر از شور و شوق شهادت ببین ماه خونین بدن را سرا پا شکوه و حماسه ببین قاسم ابن الحسن را ببین…
در راه تو شهادت است احلی من العسل طعمی که بر کامم نشست احلی من العسل نایب سردار جمل احلی من العسل…
بازم دوباره دل تا مدینه زائره انگاری باز مسافره تو سینه دل آروم نداره بازم مدینه و غم و غصه مرد بی…
جوون امام رضا میخونه کجایی مادر من روی خاک حجره غریبونه میسوزه پیکر من چشام گریونه دلم پر خونه لبام روضه میخونه…
چشامو تو غم تو به دست گریه دادم الا یا اهل عالم من گدای جوادم غریبی و نمونده کسی برا تو تا…