روز تیره شام تارو فرش خاک و کنج ویران چشم بی سو پای مجروح باد سرد و مو پریشان سر به دیوار…
رسیدن بخیر خوش اومدی حبیب من رسیدن بخیر مسافر غریب من رسیدن بخیر غمت شده نصیب من خسته ی راه اومدنت رو…
محرم را اگر مُحرم شدی مَحرم شدی به زخم کهنه ی اهل نظر مرهم شدی شب دوم ره صدساله را طی میکنی…
علی علی برو نجف دوباره میطلبه تو رو نجف برو زیارت حرم پدر تا زیارت کنی پسرو نجف حی علی الجنون کار…
تو از مطهرات دین مایی کار تو تطهیر دل خرابه اسم تو دلگرمی هر دلیه که توی دنیا غرق اضطرابه الا بذکرالله…
و من الما کل شی حی اشکای روضه ها حیاتم داد بازم از بی وفایی دنیا ارباب با وفا نجاتم داد دنیامو…
سایه ی مستدام این پرچم تا روزی که رو سر نوکرهاست بزرگ نوکرا ابالفضل و ام بنین مادر نوکرهاست دلدارم ابالفضل ابالفضل…
این بانگ چاووش از کرب و بلا آید یا اهل العالم از زمین تف بلا خیزد از نینوای البلاء للولا خیزد سرنوشت…