من که با تو همسفر بودم دیگه از امشب بی خبر بودم شب هجران منو تو شب مرگ منه نمیدونی این دل…
در سینه شوری به پا شد قلب آسمان پر از سوز و نوا شد شد عالم سرای ماتم دل دوباره راهی کرب…
سرت کجاست انگشترت کجاست ظهر عطش آب آورت کجاست حُر و حبیب کو اکبرت کجاست پبه قتلگاه پس پیکرت کجاست غریب حسین…
خیمه ها پاره پاره دلم آروم نداره شام تارِ عمه زینب دیگه سحری نداره خیمه گاهی که بی حریمه آه دور عمه…
یا حسین غریب مادر نور چشم فاطمه گه به سوی خیمه هایم گه به سوی قتلگاه جیگرم گرفته آتش کن به زینبت…
ما رو دورمون نکن از این پرچم آخرش خوب و بدو بخر درهم من محرما یه آدم دیگم رفیق واقعی فقط حبیبه…
سلام ای صورت زیبای روی خاک افتاده سلام ای دست داده چشم داده زندگی داده بگو از لحظه ی با خیل دشمن…
هدانا بکرامة الحسن مرگ است که عازم یسار است و یمین چون تیغ حسن نشسته هرجا به کمین سرتاسر دشت بانگ یا…