با تو حالم خوبه اباعبدالله سمت قبلم رو به اباعبدالله خورشید یعنی نور اباعبدالله شیرین یعنی شور اباعبدالله من پناهنده ی کشور…
داری میری غریبونه دل منو میسوزونه تشنته ولی من تشنه ترم رمق نمونده تو زانوم برو ولی یه کم آروم جان من…
بی هوا نیزه ای به پهلو خورد نفسش رفت و برنگشت ای وای جلوی خواهرش چهل تا نعل از تن شاه میگذشت…
بدم المظلوم از خط علی هرگز کوتاه نمی آییم بدم المظلوم با لشکر قداره ماه راه نمی آییم خواهش نمیکنیم اصلا با…
زینب و کوچه و بازار امان از کوفه بین جمعیت و انظار امان از کوفه حجة ابن الحسن آقا دم دروازه ببین…
باب کراماتم فاتح شاماتم دختر ثارالله رقیه ساداتم برا همه عزیزم شامو بهم نریزم رقیه نیستم حتی شده بمیرم بابامو پس نگیرم…
ما میتونستیم با هم مثل عمه زینب و بابا حسین باشیم اما تیر حرمله کاری کرده خیلی زود تنهای تنهاشیم عزیزم فدات…
هیچکی به داد این دل خستم نمیرسه بگو کجایی که به تو دستم نمیرسه ماه پشت ابر من یک شبم بیرون بیا…