غم آتیش درد دلامو کسی نمی دونه رضا جانم غم چشمه اشک چشام و کسی نمی دونه رضا جانم دیدی اخرشم نرسیدم…
یه دنیا حسرت موند میون این سینم دیگه امیدی نیست تو رو ببینم غم عشقت من و مجنون کرد غم دوریت دلم…
از غم بانوی بهشت دلا پر از تاب و تبه فرشته ها بهم میگن چقدر شبیه زینبه یا حضرت معصومه مدد مدد…
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان به لب خشک پدر جرعه آبی…
باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد وقتی که با تو انقدر نا مهربان باشد ای کاش اقا میشد امشب زائرت…
باز در سینه غم دوری تو مهمان است باز هم سهم من از دیدن تو هجران است دیده ها منتظر روز ظهورند…
ای گرد کاروان تو را حسن مشتری بر خسروان گدای تو را نیز برتری کنیه ابا محمد نام خوشت حسن ابن الرضا…
ای سامره ات قبله دل کعبه جان ها ای سفره احسان تو پیوسته جهان ها ای عبد خداوند و خداوند زمان ها…