با قد خم و خسته علم کردم اسلامو با اون دستای بسته گرفتم همه شامو دیدم اشک دشمن رو ندید هیچکی اشکامو…
انقده بی تو گریه کردم آی داداش آی حسین آی حسین پاشو ببین صورت زردم آی داداش آی حسین آی حسین من…
فاتح شامم و باز آمدم از شام حسین کرده ام فتح تو را بر همه اعلام حسین ذوالفقار سخنم معجزه حیدر داشت…
همه دیدن منو رجز های من همه دیدن شرر به اشرار زدم همه دیدن چقدر من و میزدن کسی ندید چقدر برات…
محرم و صفر رو می خوندم از کربلا منم مثه رقیه جاموندم از کربلا من از سعادت کم اون از غم فراوون…
اختر من هلال من ماه من همسفر و همدم و همراه من بی تو دلم طایر بی بال بود داغ چهل روزه…
چهل شبانه روز غم چهل شبانه روز اشک چهل شبانه روز شوق سفر چهل شبانه روز صبر چهل شبانه روز نی چهل…
رسیدم برادر تا شام بلا به همراه سر های از تن جدا همه اومدن بهر دیدار ما نه با گل حسینم با…