ای برادر من ای یار و یاور من از چه دیده بستی سردار لشکر من بی تو من چگونه در این جهان…
روضه خون مشکت شده بارون نگاهم افتاد علم از دست که علمدار سپاهم مدیون لب خشک تو دریا شده عباس از داغ…
اگر تیر نمیخورد چشمای من به چه رو میخواستم نگاتون کنم سفارش کرد چقدر ام البنین مبادا برادر صداتون کنم ببخشید اگه…
خوب گوش کن دارم در میزنم باز ای نام تو بهترین سر اغاز پره پروازم به تو می نازم دل زارم اسیر…
کربلای تو قبله گاه منه سرزمین تو و سر پناه منه میدونم اقا همه روضه ها شروع میشه به ساعت کربلا من…
ای که به رسول دو سرا اشبه الناسی در چشم تو غیر از خدا نیست حراسی شد شیوه جنگاوری ات مثل علمدار…
به هر جای این خاک زانو زدم که پیدا کنم از تنت یک نشون چه خوشحالن از من گرفتن تو رو میبینی…
اللهم ارنی الطلعه الرشیده دیگه جونم به لب رسیده اخه چشمام تو رو ندیده دیده اما تو رو نشناخته مهربونم من ازت…