علی به سمت مسجد روونه آتیش گرفته تموم خونه مادر گرفته دامان مولا پیچیده دستش به تازیونه میون باغچه دلا بارون نم…
منو رسوایی منو تنهایی اومدم آه بکشم منو این دردم میشه برگردم نزار شرمنده بشم تصمیمم و گرفتم با اینکه خیلی دیره…
همه امیدم تموم عمرم آرزو داشتم که تورو میدیدم واسه یه لحظه دیدنت آقا همه چیمو میدم زندگیمو میدم خسته شدم ارباب…
مادرمی محبتت تو تقدیرم تا که میگم یا فاطمه جون میگیرم دعای خیر تو نباشه میمیرم مادر ای مادر تویی که گردنم…
نگاهت رو از من نگیر نگاهت امید منه بدون تو تنها میشم برام مثل روز روشنه اگه تو بری دلم میگیره اگه…
یه جورایی تحمل کردنش سخته برام زهرا میری اما تو میبینی که موندم بی کس و تنها منم و یه شهر دشمن…
از تو یاد گرفتم این شور و شعف داشتنو توی دل محبت شاه نجف داشتنو توی زندگی هدف داشتنو جون به کف…
عطر چادرت عطر یاسه مهر مادریت بی کرونه میرسه به تو این سلاما سلام مادر نمونه الهی که همیشه سایَت به سرم…
خدا با منه این راه روشنه فاطمه معلمِ انقلابی بودن ما تا حضرت زهرا رو داریم به زندگی امیدواریم وعده ی خدا…
میدونستم خیلی دوسم داره رقیش و تنها نمیزاره کمکم کن تا پاک کنم روش و با گوشه ی این چادر پاره دیدی اومد…
غم که آوار می شود ای وای درد بسیار می شود ای وای خواب دشوار می شود ای وای سرفه خون بار…
نیزه را سرور من بستر راحت کردی شام را غلغلۀ صبح قیامت کردی بر لب تشنه ات آن روز حکایت می کرد…