هنگامه غم شد تیر آمد و مقتل همه آلوده به سم شد متن شعر مداحی هنگامه غم شد تیر آمد و مقتل…
برام دعا کن بابا منم منو که یادته متن شعر مداحی برام دعا کن بابا منم منو که یادته چشاتو وا کن…
مگه بی دعوت اومدم که از خونت برم آخه تو جونمی چجوری از تو بگذرم من با همه امام حسینیا برادرم اگه…
تو روضه ها مادر من با دعای مادر تو شیرم میداد گریه میکرد یاد علی اصغر تو در خونت حسین دیگه اسیر…
من اون روزی که تو کوچه زمین خوردی یادم هست یه جوری زد دیگه طاقت نیاوردی یادم هست چادرت خاکی شد مادر…
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی نگاه دار دلی را که برده ای به نگاهی مقیم کوی تو تشویش صبح…
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود از دماغ من سرگشته خیال…
نگاه کردنش عبادت طواف کردنش فریضه حاجی کعبه ولایت پیش خدا خیلی عزیزه مثل الامام مثل الکعبه هیچکی شبیه زهرا دور سر…