یار دبستانی من با من و همراه منی چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی حک شده اسم من…
من تشنه ی دیدارم ای زیبای تنها با یک نظر آتش بزن خاکسترم را پس کی به دادم میرسی ای عشق خونین…
گریه نکن میگذرد این شب محنت بار یوسف تو شُهره شود بر سر هر بازار فردا کاروان آید بر چاه بیند گوهری…
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آنکه سر بسپارند چاره نیست دعوت گرفته یار و نوشته من الغریب وقت…
حیف عمری که بگذره پای عشقای کوچه بازاری ای قربون امام حسینی که نه تکرار شد نه تکراری اونکه تب میکنه برا…
ایران شروع و پایان ایران بالاتر از جان ایران نبینمت ویران ایران کلام آخر ایران تمام باور ایران نبینمت پرپر ای با…