هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش وقت بیرون رفتن از خانه حسین و…
چادری که نورش نور کائناته چادری که هر نخش برا گذر از صراطه چادر فاطمه پناه علی بود چادر فاطمه سرا پا…
مادرم بیمار است تا سحر بیدار است می رود راه ولی کمکش دیوار است *** آتش کینه به پر های کبوتر نزنید…
گفتن از فاطمه یک عمر زمان میخواهد صاحبان سخن از کل جهان میخواهد حقش این است که فریاد زنم حبش را حب…
کجایی که غصم همینه عزادار داغ مدینه منو تو داریم میشنویمو ولی مهدی داره میبینه میبینه چجوری دارن میزنن مادرش رو ما…
مابین مقاتل با گریه میگردم هر چی که نوشته من باور نکردم ایشالله دروغه که آبت ندادن ایشالله دروغه که خاکت نکردن…
با چشمای خیسم نامه مینویسم سلام عشقم سلام عمرم سلام محبوب من رفیق قدیمیم دلم تنگ واست یه کاری کن برای این…
نبودی اذیتم کردن اسیر غربتم کردن برا لباس پارم بود غرق خجالتم کردن منو با دست نشون دادن تو رو با دست…
تا مرا در گناه دید حسین زود تر از همه دوید حسین باید از او فقط شنید خدا باید از ما فقط…
رمز و راز دیوونگیای من آقای من دغدغه دائم روزای من آقای من آرامش روحی شبای من آقای من خیلی هزینه داده…
تو لحظه های بی کسی تو کوچه دلواپسی وقتی کسی نیست یادمون میای به دادم میرسی بفاطمه و ابیها و بعلها و…
آه سرد میکشی داری درد میکشی بمیرم مادر ای وای چیکار کنم که حال تو بهتر شه نزار که زینب تو بی…