کوفه شد چشم و مرا گرم تماشا شده است یار بی یاور تو بی کس و تنها شده است بین این شهر…
بسم الله نسیمی که از سمت پرچم رسیده داره میگه بوی محرم رسیده بازم مادری با قد خم رسیده بسم الله سلام…
محرمی که نباشی در آن محرم نیست بدون تو ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال…
تو رو حس میکنم نزدیک قلبم واسم حسی از این بهتر نمیشه رفیق دورم زیاده خودمونیم تهش هیچکی مثه مادر نمیشه ازت…
دور نیست اون روزی که حرم میسازیم برات دور نیست اون روزی که بقیع پر شه از زائرات دور نیست اون روزی…
قالَ المَهدی فی بِنتی رَسولِ اللهِ لی اُسوَهٌ حَسَنَه اسوه من مادرمه مادر من باورمه بهشته منه زیر پاش نفس میکشم با…
صبح روز سه شنبه من پا شدم با دو چشم خیس دیدم انگار توی این شهر هیچکی عین خیالش نیست انگار نه…
این بار چندم است کفن باز میکنم دارم به این بهانه تو را ناز میکنم پلکی تبسمی نفسی یا شکایتی باشد بخواب…