حسین میگه ای جانم به این دو خواهر زاده غیرت علی تو صداشون هیبت علی تو نگاشون کلنا فداک یا حسین ترانه…
جانا ببین که زینب گم کرده دست و پا را دل می رود ز دستم صاحب دلان خدا را مهلا مهلا یه…
تو دلا غوغایی شده اشکمون دریایی شده شب سوم رسیده و روضمون زهرایی شده نم نم اشک از اسمون می باره تو…
کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده در دل دریای دشمن بی مهابا ایستاده لرزه می افتد به جان خیل…
شبا که تو آغوش بابام بودم تو گوشم لالایی عفت میخوند بابا جبرئیل محبت بود و برام ایه های نجابت میخوند هنوزم…
همه بود و نبودم تویی و من به همین دلخوشم ای دوست که عشق تو فراتر ز هیاهوست شمیم تو پراکنده به…
باز داره عوض میشه رو گنبد رنگ پرچمت وا میشه میون اهل دنیا سفره غمت آقا چقدر خاطره دارم با محرمت اعتبارم…
ای علم روی شونم تو هستی نشونم بمون تا بمونم نیفتی از روی دوشم تو پاسدار امامی نشون قیامی عمود خیامی نیفتی…