مرغا روی جسمت راحت گریه کردن ماهی های دریا واست گریه کردن خاکا جای پیرهن پوشوندن تنت رو پر کردن برا تو…
آتیش گرفته بال و پر کبوترا آتیش گرفته چادر سیاه دخترا آتیش گرفته زندگیمو آتیش زدن حسین هیچی نذاشتن بمونه برام بچه…
دیگر چه زینبی چه عزیزی چه خواهری وقتی نمانده است برایش برادری تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت با تو چه…
آقا امشب دلت خیلی گرفته بمیرم که شده حالت پریشون کجایی که بشم با ناله تو عزاداره شب شام غریبون کجایی که…
قرآن فاطمه شد زیر و رو و سیعلمو الذین ظلموا بارون سنگها از همه سو و سیعلمو الذین ظلموا خدا داره میبینه…
یا راحم شیخ الکبیر یا رازق طفل الصغیر سپردمش من به خودت دست رقیمو بگیر اغثنی یا غیاث المستغیثین اسارت شد نصیب…
نمیدونم چرا دلم گرفته دل نگرون حال بچه هاتم فکر نکنی که زینبت بریده تا آخر دنیا داداش باهاتم نمیدونم چرا دلم…
حضرت عباسی آمد شعر دستانش طلاست چشم شیطان کور حالم امشب از آن حال هاست با عطش وارد شوید اینجا زمین علقمه…