خیلی گرون تموم شد برام همین نرفتنه به کربلام قرار بود روز اربعین تو حرمت بهت بدم سلام قرارمون این بود امسالو…
خواهرت آمده در این صحرا بعد یک اربعین ولی تنها خیز و بین پیکر کبودم را صورتم مثل مادرم زهرا این چهل…
تمام زندگی ام پای پرچمت بودم چقدر چشم براه محرمت بودم سلام ماه جنون ماه بی قراری ما به سر رسید دگر…
خوندم از روی لهوف افتادی بین صفوف بر زیر تیغ و سیوف بی یار و بی حبیب بر زیر تیر وحوش خنجر…
من برا همین به دنیا اومدم که تو روضه های تو گریه کنم از همین میترسم آقا یه روزی نتونم برای تو…
همین که داغ رسید عمه را صدا کردی نشستی و وسط خیمه ها دعا کردی چقدر داغ که در نیم روز دیدی…
زندگیم حسین ترانه بچگیم حسین رفیق من از قدیم حسین ما تا ابد با همیم حسین چشامو که می بندم حرمتو میبینم…
البلاء للولا خون شده دیگه دلا چه بلایی بدتر از دوریِ کرب و بلا تموم زندگی من و جان منی تو بیشتر…