بعد از دو ماه اشک و عزا فَابکِ لِلحَسَن خواهی رضای فاطمه را فَابکِ لِلحَسَن این روضه وا کند گره کور را…
دست در دست حسن بود که بیرون آمد مهر با ماه از اشراق مدینه سر زد سوی مسجد به شکوه و عظمت…
به تو افتاده مسیرم در این خونه فقیرم توی هیئت دارم حاجت الهی وسط روضه بمیرم ای شوق آسمون تو بال و…
از بس نبی به شخص علی التفات داشت حتی در احتضار هم از این صفات داشت خود چشمه حیات ولی تشنه علیست…
پرواز میکنم به خدا با حسن حسن دردم همیشه گشته دوا با حسن حسن مانند سالهای گذشته قبول کرد زهرا حسین حسین…
روضه خوان خسته نباشی مادر روضه خواندی ز شه بی کفنم سی روز است حسین می گویی امشبی روضه بخوان از حسنم…