من دور از کربلا زندگیم میگیره نور از کربلا پای رفتن از من شور از کربلا من دور از کربلا سامونم کربلا…
غم بغیر از غم او این دل بی تاب نخورد چهره ی شام غمش رنگ ز مهتاب نخورد بیش از این ننگ…
زمان با کسی که دوسش داری زود میگذره همیشه محرم ها انگاری زود میگذره مثه یه چشم بهم زدن تو کربلا قدم…
قیامتی شده کنار علقمه فاطمه اومده برید کنار همه الهی عباست بمیره مادر نیزه به پهلوهات نگیره مادر شرمندم و از شرم…
بیشه از سیطره ی شیر بهم ریخته بود لشکر از غیرت شمشیر بهم ریخته بود چشم های غضب آلود نفس میگیرد دشت…
من فقیری بی نوایم دوستت دارم حسین سائل کرب و بلایم دوستت دارم حسین رند عالم سوزم اما تا به اسمت می…
اگه دلت گرفته از بدی دنیا تو شهری که شلوغه دیگه موندی تنها یادت نره امام حسینی هست کربلا و بین الحرمینی…
سوخته گرچه پرش از شرر غارت ها پا نهاده است روی تاج اَبَر قدرت ها اُسکُتو گفت و عَوالِم همگی لال شدند…