تاریک خونمون تنهاست شوهرت مونده یادگار از تو معجرت گلای روی چادرت له شده زیر دست و پا یا که تو افتادی…
نه قوت تو زانوش نه جونی به دستاش نمازش نشسته رمق نیست تو پاهاش بارون بارون پیش چشم شما کم میاره گریه…
آدم اگه از محبوبش یه یادگاری داشته باشه میبوسه رو چشمش میذاره نمیذاره ازش جداشه تربت تو که تو بغل گرفته زخم…
نفسی علی زفراتها محبوسه بدون دنیا برام کابوسه نشسته زینب زخمتو میبنده حسن با گریه دستتو میبوسه دعا کن که بعد تو…
دلتنگم چی بگم از دوری نمیشه اینجوری ادامه داد این سخته ببینی اونی که خیلی دوستش داری تو رو نخواد رویای حرمت…
بسم الله النور تب داری بدجور رنگت پریده محنت کشیده چشمات پر اشکن مظلومه ی من امن یجیب المضطر خرابه حال مادر…
هنوز تو گوش تاریخ میپیچه صدای زنگ سیلی از همه بیشتر شیعه میدونه کبوده رنگ سیلی ما از کوچه ها خاطره ی…
مادر به طپش های دل حیدر مادر به تپش های دل حیدر به جوونی علی اکبر پر قنداق علی اصغر ما رو…
کابوس این هجرون برده از هوشم تابوت سرد تو روی دوشم کنار قبرت زهرا بین گریه قرآن خوندم تموم غصم اینه رفتی…